این دومین بار بود که به عنوان سخنران در جشن فارغ التحصیلی طلاب دارالعلوم زاهدان شرکت میکردم، بار اول پارسال بود و بار دوم هم امسال، البته حدود پانزده سال پیش هم یک بار در این مراسم بهعنوان میهمان شرکت کرده بودم.
سابقه آشنایی من با شهر زاهدان و مسجد مکی و دارالعلوم زاهدان به سالهای شصت وشش برمی گردد، در آن زمان که تازه از مدرسه دینی فارغ التحصیل شده بودم، شوق پیوستن به برادران جماعت تبلیغ برای تشکیل، مرا به زاهدان کشاند، در آن زمان در معیت عدهای از برادران جماعت تبلیغ، برای اولین بار به خدمت مرحوم مولانا عبدالعزیز ملازهی رسیدیم، وبا ایشان دیدار داشتیم، یاد دارم دیدار ما با دعای مولانا خاتمه یافت، دعایی که آنقدر روحانی و جانسوز بود که همهی اهل مجلس را به گریه انداخت. خداوند او را قرین و غریق رحمت خود بگرداند.
زاهدان چه در زمان مولانا عبدالعزیز رحمه الله و چه در زمان مولانا عبدالحمید حفظه الله مورد توجه ویژهی اهل سنت بوده است، این توجه با ابتکار مراسم «ختم بخاری» یا جشن فارغالتحصیلی طلاب دارالعلوم توسط مولانا عبدالحمید به اوج خود رسید، و دلهای مشتاقی را از سراسر ایران به زاهدان کشاند.
آنچه بیش از هر چیز در مراسم ختم بخاری برای هر تازه واردی خودنمایی میکند، استقبال خودجوش و بینظیری است که این مردم خونگرم از مهمانان میکنند، و همهی مردم شهر در یک حرکت خودجوش و انسانی خانههای خود را تخلیه کرده و در اختیار میمانان ختم بخاری قرار میدهند، حرکتی زیبا و عظیمی که میهماننوازی انصار مدینه در مقابل مهاجرین را در ذهن انسان تداعی میکند، و اگر نبود این حرکت خودجوش مردمی در استقبال میهمانان، تمام هتلها و مسافرخانههای شهر زاهدان پاسخگوی میزبانی از اینهمه مسافر نبودند.
برگزاری خود مراسم هم داستان دیگری دارد، صدها نفر داوطلبانه برای پخت وپز، نگهبانی، پذیرایی، هدایت میهمانان و انتظامات خود را بسیج کردهاند، کسی برای این خدمات اگر پولی پرداخت نکند، اما مزد و اجرتی دریافت نمیکند، گویی همه خود را وقف مراسم کردهاند.
استقبال گرم و صمیمی میزبانان و بهویژه جناب مولانا عبدالحمید از تکتک میهمانان ستودنی و فراموش نشدنی است، انسان هر چقدر هم که خستهی سفر باشد، با این استقبال گرم و صمیمی، خستگی راه را فراموش میکند، ودر آن جمع معنوی به آرامش دست مییابد.
در اینجا یادی هم از مولوی عبدالغنی بدری حفظه الله داشته باشم، مردی که پارسال میهمانان خانهاش بودیم وامسال هم میهمانش در دارالعلوم، مرد بزرگ ودر عین حال متواضع و خوشمشربی که محبتهایش همواره در خاطراتم باقی مانده وخواهد ماند.
واقعیت آن است که اجتماع زاهدان فرصت بزرگی برای دیدار علمای اهل سنت سراسر کشور با همدیگر و طرح دیدگاههایشان در این همایش بزرگ ایمانی است، کما اینکه فرصتی برای عموم مردم، جهت استفاده از بیانات سخنرانان و جو ایمانی حاکم بر آن است، اجتماعی که بطور طبیعی کمتر اتفاق میافتد.
در پایان جا دارد از بانی و مبتکر این همایش بزرگ، مولانا عبدالحمید اسماعیلزهی، رمز وفاق وهمبستگی و انسجام ملی در استان و کشور و همینطور از مردم متدین، خونگرم، مهماننواز و مؤمن زاهدان، صمیمانه تشکر کنم، و برای آنان از خداوند بزرگ توفیق روزافزون را مسئلت نمایم.
نظرات